نمی دونم تا به حال برای شما هم پیش اومده یا نه ؟
پیش اومده که یه دوست یه رفیق داشته باشید و بدونید داره درد می کشه ؟ یه چیزایی اذیتش می کنه ؟ خب حتما خیلی غصه می خوردید و سعی می کنید به هر نحو که شده کمکش کنید . اما...
وای به اون روزی که اون دوست صورت خودش رو با سیلی سرخ نگه داره و از دردش دم نزنه. اونوقت مجبور میشی برای نشکستن غرور اون دست برای حفظ غیرت و حمیتش دم نزنی و هیچ کاری نکنی . راستی چه باید کرد؟ وقتی دوستت کله شق باشه و بخواد همه بار زندگی رو تنهایی رو دوش خودش بکشه چه باید کرد؟ اگر دخالت کنی غرورش رو شکوندی اگر هم هیچ کاری نکنی از یه طرف این عذاب وجدانه راحتت نمی گذاره از طرف دیگه غم و غصه ای که تو دلت جمع میشه و نمی تونی با کسی در میون بذاری اذیتت می کنه .
فقط می خوام بگم بعضی وقتا اگه یه کم غرورمون رو کم کنیم و خودمون رو همجنس دیگران بدونیم زندگی دلچسب تر میشه . بعضی وقتا اگه تو قله اوج هم که باشی لازمه یه کم بزنی به دامنه کوه تا بقیه حس کنند حق همراهی با تو رو دارند.
اطرافیان ما برای برقرار کردن ارتباط بهتر با ما نیاز دارند از دردهای ما هم بدانند . البته گوش نامحرم نبوَد جای پیغام سروش...
و حضرت امام صادق می فرماید :
دوستى از روى راستى و درستى نباشد جز با شرایط آن پس هر که در او آن شرایط یا پاره اى از آنها باشد او را اهل چنین دوستى بدان و کسیکه چیزى از آن شرایط در او نباشد او را باینگونه دوستى نسبت مده:
اولش اینکه نهان و عیانش براى تو یکسان باشد.
دوم اینکه زیب و زینت تو را زینت خود داند، و زشتى تو را زشتى خود شمرد.
سوم اینکه ریاست و دارائى حالش را نسبت بتو تغییر ندهد.
چهارم اینکه از آنچه توانائى دارد نسبت تو دریغ نکند.
پنجم که همه خصلتها را در بردارد اینکه هنگام بیچارگى و پیش آمدهاى ناگوار تو را رها نکند.
اصول کافی، جلد 4، روایت 6